بی ارضه بودن مسئولین سینما برای بار هزارم نمایان شد !؟!؟!؟!؟!؟!؟
اکران های پرحاشیه نوروزی با طعم تلخ خیانت
اکران نوروزی سینماها به ویژه در سالهای اخیر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. اکران نوروزی امسال سینماها با پیشنهاد 15 فیلم از سوی شورای صنفی نمایش به سینمادارها لید خورد که نهایتا همانطور که مشخص بود 5 فیلم گشت ارشاد، خصوصی، قلادههای طلا، فیتیلیه و ماه پیشونی و انتهای خیابان هشتم برای اکران نوروزی سینماها انتخاب شدند.
انتخابهایی که از همان ابتدا انتقادهای زیادی به آنها وارد بود که از جمله این که این ترکیب باتوجه به حضور فیلم خصوصی (با مضمون خیانت) و فیلم انتهای خیابان هشتم که تمی تلخ دارد نمیتواند ترکیب مناسبی برای اکران نوروزی باشد. به هر حال این 5 فیلم اکران شده است. اما این اکران از همان روز اول با حاشیه همراه شد. ابتدا انصار حزب الله با انتشار بیانیهای نسبت به اکران دو فیلم گشت ارشاد و خصوصی به شدت انتقاد کرد و خواستار توقف اکران این دو فیلم شد.
پس از آن انتقادها شدت گرفت تا جایی که حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که در سطح کشور تعداد زیادی از سینماها را در اختیار دارد با انتشار اطلاعیهای رسما از اکران این دو فیلم خودداری کرد.
در تریبونهای مختلف هم در خصوص این موضوع موضعگیریهای فراوانی شد . آیت الله خاتمی خطیب موقت نماز جمعه تهران در سخنرانی نماز جمعه نسبت به اکران این دو فیلم اعتراض کرد و از سوی دیگر هم تهیه کنندگان و کارگردانان دو فیلم نسبت به این انتقادات واکنش نشان دادند.
با این حال اکران این دو فیلم کماکان در برخی سینماها ادامه دارد و شورای صنفی نمایش هم برای حل این معضل اعلام کرد اگر این دو فیلم با اقدامات فراوان نیز از اکران برداشته شود دو فیلم نارنجیپوش ساخته داریوش مهرجویی و بوسیدن روی ماه به کارگردانی همایون اسعدیان میتوانند اکران خود در سینماها را آغاز کنند. که البته عوامل این دو فیلم هم هنوز آمادگی خود را برای اکران این دو فیلم اعلام نکرده است.
با تمام این توضیحات اولین انتقادی که باید وارد کرد به اداره نظارت و ارزشیابی برای صدور مجوز اکران فیلمهایی چون خصوصی است و دوم به شورای صنفی نمایش و سینمادارها که این فیلم را در ایام نوروز اکران کردهاند که خانوادهها در این ایام برای ترخیص به سینماها میآیند و با تماشای فیلمی با موضوع خیانت به جای خنده و شادی با هزاران فکر منفی روانه خانه و کاشانه خود میشوند. اما نکته مهم دیگری که وجود دارد تبعیت از قانون است.
.......................
«سعید سهیلی» کارگردان فیلم سینمایی «گشت ارشاد» در نامهای که در سایت کافه سینما منتشر شده به شرایط اکران فیلم خود اعتراض کرد... در متن این نامه آمده است :
ملت شریف ایران
شما سال 1391 را با خوشی و شادمانی آغاز کرده اید اما نیک بدانید که آغاز این سال برای سینمای ایران با سوگ و عزا همراه بود.سالی که [...] فیلمی که در معتبرترین جشنواره سینمایی کشور، کاندیدای دریافت 4 سیمرغ بلورین شده بود را امروز مانند گوسفندی بی صاحب ذبح کردند و [...]
ملت بزرگ ایران
خدای من شاهد است که تا آخرین لحظه در برابر این بی قانونی استوار ماندم و برای گرفتن حق شما مردم فرهیخته سرزمینم تمام تلاشم را به کار گرفتم اما چه کنم که گردنم در برابر قانون، از مو باریک تر است؛ من که طبق قانون، پروانه ساخت گرفتم، طبق قانون، پروانه نمایش گرفتم و طبق قانون هم فیلم شما را به اکران فرستادم حال مجبورم که [...] فیلم را از روی پرده بردارم و آن را به بایگانی تاریخ بفرستم.
ملت بزرگوار ایران
زمانی که «گشت ارشاد» در جشنواره اکران شد، این صدای تعریف و تمجیدهای شما بود که مرا بار دیگر به خدمتگزاری تشویق کرد اما همین که معلوم شد این فیلم برای اکران نوروزی در نظر گرفته شده، همین گروه قانون گریز،اعتراضات و بیانیه دادنها را شروع کردند؛ پرواضح است که این حرکت، نشان دهنده این حقیقت است که آدم هایی از داخل سینما، این افراد را تحریک کردند و یک سازماندهی به وجود آوردند تا جریانی علیه «گشت ارشاد» شکل بگیرد.
ملت انقلابی ایران
بدانید که حرف ائمه جمعه تاکنون، همواره برای من سند و حجت بوده اما تاسف من از این بابت است که 2 تن از این ائمه جمعه که درباره «گشت ارشاد» موضع انتقادی تندی را در پیش گرفتهاند، اصلا فیلم من را ندیده اند [...] و تنها بر مبنای گزارشاتی که به آنها رسیده، از این تریبون عمومی مقدس، مواضع تندی را اتخاذ کرده اند و بدین گونه است که فیلم من را مستهجن اعلام می کنند فارغ از اینکه نمیدانند این سخن آنها، هم تهمت است، هم کذب است و هم گفتهای به دور از عدالت و انصاف.
ملت آزاده ایران
خوب میدانم که از تجربه حرفهای دو دهه حضور من در این سینما اطلاع دارید و می دانید که هیچگاه برای پول فیلم نساختم بلکه دغدغه ام همواره شما مردم بوده اید و بس.بنابراین با کسب اجازه از ساحت فرهنگی شما ملت عزیز، قصد دارم تا به پاسخ توهین سنگینی که به شما وارد شده،تمامی کپیهای فیلم «گشت ارشاد» و پولهایی که از این راه کسب شده را مقابل وزارت ارشاد به آتش بکشم تا شاید این آتش، به خونخواهی فیلم های دیگری به پاخیزد که در آینده ممکن است [...]
ملتی که دغدغهام همواره شماها بودهاید و هستید
خالصانه و ملتمسانه از شما عذر میخواهم؛ شمایی که در همین مدت محدود استقبال زائد الوصفی را از فیلم خودتان به عمل آوردید [...] و به تماشای فیلم تان رفتید.اما شما بهتر از همه می دانید که این بی قانونی، روزی به سراغ خود این افراد زورگو خواهد آمد. امیدوارم که این حرکت، آخرین اقدام ضدقانونی این افراد [...] باشد و همچنین آخرین اتفاق نامیمون برای این سینمای نجیب.سینمایی که دارد فدای مناسبات، منازعات و اختلافات سیاسی و تا حدودی صنفی میشود.
برای وزارت ارشاد نیز متاسفم که تسلیم این بیقانونی شد گرچه به آنها نیز حق میدهم که تحت فشار سنگینی بوده اند، فشاری که با توجه به حوادث رخ داده، از این پس امکان وقوعش برای سایر فیلمها نیز ممکن خواهد بود.
ملت فرهیخته ایران، این داغ سینمایی را به محضر تمامی شما فرهنگ دوستان گرامی تسلیت عرض میکنم.
و ای همرزمان شهیدم: حسن باقری، حسن آزادی، گل محمد غزنوی، محسن حسنی و . . .
نمیدانید امروز چقدر خوشحالم که شما را در این دنیای بیقانون نمیبینم [...]، بر شانه های شما آسمانیان متوجه نمیشوم؛ باور کنید من همان سعید سهیلی هشت سال جبهههای نبرد حق علیه باطل هستم؛ همان آدم، با همان احوالات و با همان خلق و خو اما چه کنم که زمانه تغییر کرده و همرزمتان را به جایی کشانده اند که حتی فریاد تظلم خواهانه اش نیز به گوش هیچ کس نمی رسد.به روح برادر شهیدم قسم که از مواجهه با شما در آن دنیای برقرار میترسم که چه جوابی باید درباره این پذیرش اجباریام به بیقانونی، به شما بدهم؛ گرچه خود می دانم که احوال مرا به خوبی میدانید و روزی برمظلومیت من صحه خواهید گذاشت و همه با هم، چون همان هشت سال خاطره ساز، فقط و فقط در راه رضای باریتعالی قدم بر میداریم چون نیک بر این شعر حضرت حافظ ایمان داریم که:
بنده پیر خراباتیم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
سعید سهیلی ششم فروردین ماه 1391
...................
یادداشت امیر قادری برای گشت ارشاد: همان خون تازهای که ضد فرهنگ به یک جامعه رو به تحول تزریق میکند
کافه سینما-امیر قادری: گشت ارشاد، از زندهترین و گرمترین آثار دوران اخیر سینمای ایران، نقطه قوتهایی دارد و نقطه ضعفهایی. نکته اما این جاست که این نقاط قوت را اغلب محصولات سالهای سینمای ایران ندارند. از جمله واکنش مستقیمی که سازندهاش به جامعه این روزها نشان داده است. این که جدا از ارزشهای رسمی و عرفی، کوشیده در کنار مردم و تماشاگراناش حرکت کند. پس اگر اشتباهی میکند یا راه درستی میرود، همانای است که تماشاگران بالقوهاش نیز در زندگی روزمره احتمالا دچارش میشوند. این که فاصله چندانی میان پرده سینما و خیابانهای شهر قائل نیست. این که یک محصول از بخش خصوصی است که درآمدش قرار است از جیب تماشاگران احتمالیاش تامین شود؛ و نه ردیف بودجهای که قبل از تولید، از سوی گروهها و محفلهای مختلف، به سود برسد. پس باید هوای مخاطباش را داشته باشد. این که سازندهاش به آن چه میخواهد بگوید اعتقاد دارد. از همه مهمتر و کمیابتر این که به شخصیتهای داستاناش علاقه مند است. و بعد میخواهد راهی پیش پایشان بگذارد. نکته اصلی گشت ارشاد همین است که افق دارد. از یک جور ضد فرهنگ، از یک فرهنگ پر قدرت حاشیهای شروع میکند و سعی دارد تا راهکاری برای قدرتمند ساختن جریان اصلی فرهنگی، از این طریق ایجاد کند. فیلمی که از جیب بری شروع میشود و به رقص قهرمانهایش روی خون میرسد. این درامای است که از کم شروع میکند تا به نتیجهای برسد که نه ما و نه شخصیتهای اصلی در ابتدا هیچ انتظارش را نداریم. اصلا این که گشت ارشاد، فیلمی است که قهرمان دارد؛ در دورانی که آثار فیلمسازهای قدر دیده سینمای ما، به یک جور واگرایی و عدم تاثیر و شکست درونی میرسد؛ و به نظرم همین میشود که واکنش میسازد. که ساخته است. مسیر رستگاری از دل گناه. همان پیچیدگی در دنیای امروز که در سینمای پر از اخلاقگرایی سطحی و پر از تقدیس شکست ما، جایی ندارد. عوضاش مدام به کار ساختن فیلمهایی مشغول شدهایم که با بودجههای دولتی، در قابل پیش بینیترین مسیرها، همان ایدههای از فرط تکرار بیتاثیر شده را بازتولید میکنند و آخرین باقیماندههای خون و جان فرهنگ تاثیرگذار را میکشند. اما گشت ارشاد از مسیری نه چندان پذیرفته شده و قابل پیش بینی، به این فرهنگ دست به دیوار، خون تزریق میکند و در میان دو مسیر همیشگی سینمای ایران، روشنفکری ضد فرد و گردن نهادن متظاهرانه و دنباله روانه به آن چه قرار است همه بپسندند، مسیر سومی ایجاد میکند که میتواند به گسترش فرهنگ محدود سینمای ما کمک کند. مسیری که در کنار مردم میماند و "فرد" میسازد. افرادی که هر کدامشان میتوانند مسیر خودشان را برای پیشرفت و قدرتمند ساختن فرهنگشان و کشورشان ایفا کنند. که دنیای مستحکم خودشان را بسازند. از ایجاد این مسیرهای تازه استقبال کنیم. این همان چیزی است که به قدرت و امنیت کشور کمک میکند. نه بازسازی همان مسیرهای قدیمی و ایجاد مانع برای آنها که میخواهند کسی باشند. که مسیر قوی و محکم فردی خودشان را در کنار مردمشان بنا کنند.
......................
بیانیه مجمع فیلمسازان سینمای ایران در باره ی توقیف فیلمهای دارای پروانه نمایش و اقدامات غیر قانونی نیروهای فشار در اکران نوروزی سال 1391
در حالی که امید آن می رفت تا سینمای ایران همانند سایر اصناف و آحاد مردم، سال جدید را با انرژی تازه ای آغاز کند، اما متاسفانه قانون ستیزی پیش آمده در خصوص فیلمهای اکران نوروزی واهمه ی به یغما رفتن شالوده دهها سال تلاش سینما گران ومسئولین فرهنگی کشورمان را رقم زد.
چه کسی نمی داند ، فیلمهایی که اینک مورد تاخت و تاز قانون ستیزان قرار گرفته اند پروانه نمایششان را با چه مشقتهایی دریافت کرده اند؟ دریافت پروانه نمایش در سینمای ایران همانند عبور از هفت خان رستم است وشاید حتی سخت تر! فیلمسازان باید نظر دهها تن از شورا های مختلف در یمین و یسار وزارت خانه عریض و طویل فرهنگ و ارشاد اسلامی را جلب کنند تا بتوانند پروانه نمایشی را اخذ کنند که قرار است ضامن حیثیت و سرمایه شان باشد. با چنین پروانه نمایش آنها باید بتوانند در پناه قانون محصول فرهنگی خود را به دست تماشاگران شریف ایرانی برسانند. اگر قرار باشد این پروانه نمایش چنین خاصیتی نداشته باشد، دیگر چرا باید این هفت خان مشقت بار را طی کنند؟ چرا باید عده ایی غیر متخصص و نا آشنا با سینما، برخلاف نظر کارشناسان قانونی و با فشارهایی که به فیلمساز ومسئولین فرهنگی می آورند، فیلمها را از سر در سینماها پایین بکشند؟ و البته طنز روزگار این است که فیلمهایی به این مصیبت دچار می آیند، که بعضا حتی مورد تشویق هیئت های انتخاب و داوری در جشنواره دولتی فجر قرار گرفته اند و در نمایش عمومی از استقبال تماشاگران برخوردار بوده اند.
در این وانفسا، مجمع فیلمسازان سینمای ایران قطع نظر از کیفیت فیلمها و این که فیلم ساخته کدام فیلمساز است، این اتفاق اسف بار را بدعتی در سینمای ایران تلقی می کند و اعلان می کند با این بدعت، دیگر امنیت نمایش هیچ فیلمی در آینده، تامین نخواهد بود.
ما اگر نتوانیم فیلمی ایرانی را که با لحاظ تمام مراحل قانونی ساخته شده، تحمل کنیم، چگونه می توانیم در مقابل موج عظیم فیلمهای هالیوودی قد علم کنیم؟
در سالی که به عنوان سال تولید ملی با سرمایه ایرانی لقب گرفته اگر نتوانیم به تولید داخلی و سرمایه بخش خصوصی در سینمای ایران احترام بگذاریم، ناگزیر به احترام گذاشتن به تولیدات خارجی هستیم. همان طور که هم اکنون وقت بسیاری از مخاطبین ایرانی صرف دیدن فیلمهای سینمایی خارجی می شود.
ما نا گزیریم مداخله های سیاسی را در عرصه سینما نفی کنیم و اعلان کنیم فشارهای سیاسی بر مدیران فرهنگی وفیلمسازان کشورمان، عرصه را بر آنها تنگ خواهد کرد ومیدان رقابت فرهنگی برای رقبای خارجی، باز خواهد ماند.
شورای مرکزی مجمع فیلمسازان ایران
..................
با نظرات خود به بهترشدن وب کمک کنید...